توجه به مسایل این قشر،بررسی همه جانبه و دقیق این مشکلات و ارایه راهکارهای درست و اصولی به منظور حمایت از این زنان کاری بس بزرگ است. شهیندخت مولاوردی، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده و دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان،از طرحها و برنامههای انجام شده و در دست اجرای حوزه معاونت حرفهایی شنیدنی برایمان دارد.
خانم مولاوردی؛ از نگاه شما زنان خودسرپرست یا سرپرست خانوار چه مشخصهای دارند؟
زنان سرپرست خانوار از جمله گروههای اجتماعی هستند که با مشکلات و موانع زیادی در زندگی فردی،خانوادگی و اجتماعی مواجه هستند.در جوامع مختلف بسته به الگوهای فرهنگی خاص جامعه با توجه به نقش های زنان در خانواده تعاریف متفاوتی برای زنان سرپرست خانوار وجود دارد. به همین دلیل تعریف واژه زنان سرپرست خانوار تا حدودی دشوار است، زیرا در برخی از خانواده ها علیرغم حضور مرد بزرگسال در خانواده، زنان مسؤول خانواده هستند و عملاً خانواده توسط آنان سرپرستی می شود. بر مبنای تعریف سازمان بهزیستی، زنان سرپرست خانوار زنانی هستند که عهدهدار تامین معاش مادی و معنوی خود و اعضای خانوار هستند.
چه کسانی شامل این تعریف می شوند؟
همانطور که اشاره کردم این زنان از یک الگوی واحد تبعیت نمیکنند پس میتوان آن ها را در چند گروه مختلف تقسیمبندی کرد. گروه اول خانوارهایی که در آن ها مرد به طور دایم حضور ندارد و زنان به دلیل فوت همسر یا طلاق بیوه شده اند یا دخترانی که هرگز ازدواج نکرده و تنها زندگی می کنند که به این دختران، خودسرپرست اطلاق می شود.به طور کلی این دسته از زنان فاقد همسر هستند. گروه دوم خانوارهایی هستند که مرد به طور موقت و به دلیل مهاجرت، مفقودالاثر بودن، متواری یا زندانی بودن، نکاح منقطع، سربازی و... غایب است و زن مجبور به تهیه معاش زندگی خود و فرزندانش می باشد. گروه سوم هم خانوارهایی هستند که مرد در آن ها حضور دارد اما به دلیل بیکاری،از کار افتادگی و... نقشی در امرار معاش ندارند و زن عملاً مسؤولیت زندگی خود و فرزندانش را عهده دار میشود.
آماری از تعداد این زنان در کشور دارید؟
در آخرین آمارگیری رسمی در سال 1390، تعداد زنان سرپرست خانوار حدود دو و نیم میلیون نفر اعلام شده است که در پنج سال گذشته متاسفانه انتظار میرود به دلایل متعدد از جمله افزایش میزان طلاق در جامعه این تعداد افزایش پیدا کرده باشد. نکته قابل توجه در زمینه آمار زنان سرپرست خانوار روند رشد این پدیده در جامعه است. طوری که طبق نتایج سرشماری و آمارهای رسمی در سال1365 تنها 7.1 درصد از خانوارهای کشور به عنوان خانوارهای زن سرپرست ثبت شده اند در حالی که این رقم در سال1390 به 12.1 درصد رسیده است. یعنی در طول 25 سال نسبت خانوارهای زن سرپرست به کل خانوارها حدود 5 درصد رشد داشته است.
چه آسیب هایی این قشر از جامعه را تهدید می کند؟
تحقیقات و مطالعات نشان داده است که این گروه از زنان بیشتر از سایر افراد جامعه دچار فقر اقتصادی هستند که همین موضوع زمینه بروز بسیاری از آسیب ها را در آن ها فراهم میکند. بنابراین یکی از مهمترین موضوعاتی که در رابطه با این دسته از زنان باید مورد توجه قرار گیرد موضوع توانمندسازی اقتصادی آنان است. از دیگر مسایل مهمی که در زندگی این دسته از زنان اختلال ایجاد میکند موضوع تعارض نقش است. از آنجایی که زنان مسؤول خانوار، علاوه بر وظایف مادری، تربیت فرزندان، نگهداری و مراقبت از آنان و انجام و اداره امور خانه؛ نقش اقتصادی خانواده را نیز به تنهایی بر عهده دارند و عموماً از درآمد مناسب و کافی هم برخوردار نیستند، استرس و مشکلات روانی مختلفی را تجربه میکنند. لذا توجه به سلامت روان این گروه از زنان و مولفههای توانمندسازی روانی نظیر اعتماد به نفس و ایجاد انگیزه و امید در آنان نیز موضوعی است که به عنوان یکی از پیش نیازهای مواجهه با آسیبها می تواند بسیار موثر باشد.
به نظر میرسد سازمانهای حمایتی مانند کمیته امداد و بهزیستی در این زمینه کارهای موازی انجام میدهند. برای تجمیع نهادهای حمایتی برنامهای دارید؟
به موضوع مهمی اشاره کردید. بله، موازی کاری یکی از مشکلاتی است که در زمینه بسیاری از موضوعات اجتماعی از جمله گروه زنان سرپرست خانوار به عنوان یکی از گروههای مهم وجود دارد. به همین دلیل به تازگی یک برنامه تقسیم کار ملی با مشارکت دستگاههای ذیربط در حوزه مسایل اجتماعی توسط شورای اجتماعی کشور تدوین شده است که هدف از این برنامه ایجاد هماهنگی بین دستگاههای اجرایی برای برقراری یک نظام هماهنگ در اجرا است. بی شک هر یک از دستگاههای اجرایی از جمله دو دستگاهی که شما نام بردید در حوزه اجرایی خود دارای وظایف تعریف شدهای هستند که بر اساس آن به انجام وظیفه میپردازند. اما ممکن است تداخلها و ناهماهنگیهایی هم در عمل به وجود بیاید. البته تجمیع نهادهای حمایتی مد نظر نیست و اصولاً فلسفه تشکیل این دو نهاد اگرچه ممکن است نقاط اشتراکی داشته باشد، اما اساساً با هم متفاوت است. چیزی که باید به عنوان یک هدف مهم مورد توجه قرار گیرد عملکرد هماهنگ و یکپارچه این دو دستگاه حمایتی است که امیدواریم با ابلاغ این برنامه تقسیم کار ملی، ناهماهنگی ها به حداقل برسد.
معاونت چه کارهایی برای این دسته از زنان انجام داده است؟
در سال 1393 طرحی با عنوان توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در دستور کار معاونت قرار گرفت که هدف از اجرای این طرح برقراری یک نظام هماهنگ عملیاتی بین دستگاهی بود. این طرح با مشارکت دستگاههای اصلی در حوزه زنان سرپرست خانوار و به صورت آزمایشی در شهر ری برگزار شد که نتیجه آن دستیابی به الگوی هماهنگی بین دستگاهی بود. نقش معاونت به عنوان یک نهاد فرا دستگاهی در این طرح، این بود که با تشکیل یک کمیته راهبردی تمامی دستگاههای اجرایی را که دارای وظایفی در این حیطه هستند در قالب این شورا موظف کند که به تشکیل یک بانک اطلاعاتی یک پارچه در موضوع زنان سرپرست خانوار اهتمام ورزند. بسیاری از این دستگاهها در این طرح برای نخستین بار زمینه گفتوگو و تبادل اطلاعات با یکدیگر را پیدا کردند و از نقاط قوت و ضعف عملکرد خود و زمینههای موجود برای همکاری و هم افزایی با یکدیگر آگاهی پیدا کردند. نتیجه آن، این بود که در شهرستان ری توانستیم به اطلاعات یکپارچهای از زنان سرپرست خانوار دست پیدا کنیم. هم اکنون ضمن این که برنامه ملی کردن این طرح را به صورت مرحلهای و در سطح ملی در دستور کار داریم، با توجه به برنامه تقسیم کار ملی که در پرسش قبل به آن اشاره شد و با توجه به این که در این برنامه سازمان بهزیستی به عنوان دستگاه اصلی متولی زنان سرپرست خانوار از سوی شورای اجتماعی کشور مشخص شده است در صدد هستیم که با استفاده از نتایج و تجربیات به دست آمده در منطقه شهر ری از همکاری بیشتر سازمان بهزیستی نیز در این زمینه بهرهمند شویم.
نظر شما